موزه بسیار عالی شهر رُم، پروژه ای است که بنیاد استرلینگ به طور قطع باید از آن تقدیر می کرد و شاید کمی خجالت آور باشد که این بنا و بناهایی شبیه این در بریتانیا وجود ندارند. موزه ماکسی زاها حدید، یک موزه هنر قرن بیست و یکم در رم است که جایزه استرلینگ سال 2010 همراه با 20.000 پوند پاداش نقدی را به خود اختصاص داد استرلینگ پرایز سالیانه مختص بهترین ساختمان طراحی شده توسط یک معمار بریتانیایی است که ظرف مدت یک سال قبل از اهدای جایزه تکمیل شده.موزه ماکسی حدید برای دستیابی به این موقعیت با موزه احیا شده نُویز Neues Museum در برلین توسط دیوید چیپرفیلد David Chipperfield و همچنین موزه اشمولین Ashmolean Museum در آکسفورد که توسط ریک مَتِر اخیراً توسعه یافته بود،رقابت داشت.
اگر چه دیگر رقابت کنندگان از نظر گونه ساختمانی، ارزش یا جاه طلبی با سه مورد ذکر شده که اساساً پروژه های هنری هستند به هیچ وجه قابل مقایسه نیستند اما دو مدرسه در جنوب شرقی انگلستان در گیلد فورد و کلا پام و نیز یک بلوک آپارتمانی در قسمت ای سی دو لندن نیز در این رقابت شرکت داشتند. با تمام این اوصاف آرای عمومی به سمت اشمولِین بود.
بدون تردید ، پپروزی حدید وجهه این جایزه را ارتقا داد. پیروزی در این برهه نیاز به درخشش و بازتاب واقعی معمارانی دارد که قوه تصور فوق العاده ای دارند. اینکه حدید به استرلینگ پرایز نیاز دارد سوالی دیگر است، اگر چه شاید شما فکر کنید که او هنوز راغب به شناخته شدن در کشوری است که در آن کشور کاملاً از داشتن علاقمندان حرفه ای محروم است؛ شاید اهل فن به خاطر داشته باشند در سال 1995 طرح او برای یک سالن اپرای باز در خلیج کوچک کاردیف که ممکن بود آغاز یک آهنگ توسعه بسیار ویژه برای ساحل ولز باشد، بخاطر ساختمان های بی ارزش که امروزه هم در آن مکان هستند، رد شد .
البته همه با این انتخاب هیات داوران استرلینگ پرایز موافق نیستند، در جامعه آنلاین، حداقل ارایی که بوسیله خوانندگان مجله طراحی ساختمان Building Design magazine ارائه شده است بی محابا به حدید تاخته اند. یک نفر نوشته است او نشانی غلطی به انشجویان معماری می دهد، در زمانی که دانشجویان می توانند مشتاقانه طراحی مدارس را پی گیری نمایند، دیگری به قصه مبارزه حدید برای کسب موقعیت مطلوب در جامعه معماری بریتانیا پرداخته است :" اگر او واقعا استعدادی داشت ، این همه کشمکش هم وجود نداشت".
اما به نظر من موزه ماکسی یک بنای دلرباست، درون آن سالن های مارپیچ و گالری های غافلگیر کننده، یک بازدید کننده با ذهن باز می تواند ارجاع های ناخود آگاهی به سمت کارهایی از نوع اصیل باروک؛ مثل گوآرنیو گوارینی و همچنین انعکاس اسپانیش استِپز Spanish Steps در رم و میدان دل پوپولو Piazza del Popolo آن را احساس کند، مشاهده موزه همانند تماشای نقاشی های فیوچریستی و پیدا کردن منابع الهام آنها در ذهن است و می تواند تداعی کننده کانستراکتیویسم روسی Soviet constructivism اوایل دهه 1920 باشد و همچنین عناصری که از منظره تپه های جنوب عراق؛ ان چه احتمالا هنوز تصویر ذهنی حدید جوان را تسخیر کرده است، در این کار بیابد.
نه به گمان من ماکسی به هیچ وجه یک مدل برای مدارس ابتدایی جدید در لندن نیست. چیزی که در عوض عرضه می کند یک ماجراجویی درون و بر کل پیکره معماری است. همه شما دوست دارید از این موضوع انتقاد کنید، هیچ اشکالی ندارد اما به خاطر بسپارید آخرین جسارت حدید در رم باعث بالابردن شانس او برای پیروزی در استرلینگ پرایز شد، ان چه در این ملک مدت هاست از ان خبری نیست.