معماران معاصر ایران, اتووود - بزرگترین سایت معماری
??? ??? ??? ???? ????? ????: ??? ???? : ??? ???? ?? ?????? ????

?? ???????? ?????? ??????? ? ????? ????? ??????? ????? ????? ??? ????? ???? |  ??? ??? |  ???? ?? ?? |  ?????? ?? |  ?????? ???? |  ??????




????????????????
?????? ??? ??????
    ????: مفاهيم و نظريات معماري
    ????: مصالح ساختمانی پایدار
    ????: سه بعدی
    ????: نقد معماری در فضای مجازی
???? ???? ???? ??
    ???? : مفاهيم و نظريات معماري
    ???? : سه بعدی
    ???? : مصالح ساختمانی پایدار
    ???? : پریتزکر 2011
???? ??????
???? ???? ????
    پوریا ترکفر
    رضا ظریف
    عادل نیکخو
    F Nazari
???????? ??? ??
    از کجا مورینگا بخریم - فایدیم
 
    قیمت زیره سبز - فایدیم
 
    فولدينگ
 
    مبانی طراحی پایدار در راستای اهداف توسعه پایدار
 

نظریات معماری > مفاهيم و نظريات معماري >
فضا
  پوریا ترکفر    (1390/03/17)

فضا

فضا بسطي سه بعدي از جهان اطراف ماست. فضا همواره وجود ما را احاطه كردهاست، ما نه تنها در اين فضا حركت مي كنيم، بلكه ويژگي هاي فضا را نيز با حواسپنجگانه خود ادراك مي كنيم.

فضا همچون سنگ و چوب، يك ماده اصلي است اما بي شكلو نا متراكم. فضاي لا يتناهي تعريف نشده است؛ با اين حال هنگامي كه عنصري در حوزهآن قرار گيرد، روابط چندگانه اي -هم بين فضا و عناصر و هم بين خود اين عناصر- ايجادمي شود. بنابراين چنين روابطي فضا را شكل مي دهند و ما هم آن را درك مي كنيم.

با توجه به نحوه ي نگرش، فضا را از جنبه هاي گوناگون مي توان تقسيم بندينمود؛ به عنوان مثال فضاي خصوصي و عمومي، فضاي واقعي و غير واقعي ، فضاي داخلي وخارجي و... . از آن جايي كه شناخت فضا هاي داخلي و خارجي و توجه به ويژگي هاي هر يكدر طراحي فضاي مصنوع از اهميت بسياري برخوردار است، در تحقيق حاضر تنها به شناخت وبررسي ويژگي هاي فضاهاي داخلي و خارجي خواهيم پرداخت.


  پوریا ترکفر    (1390/03/17)

فضاي داخلي:

وقتي فضا توسط عناصر تشكيل دهنده ي فرم شروع به حبس شدن، محصور شدن، شكل گرفتنو سازمان دهي شدن مي كند، فضاي داخلي به وجود مي آيد. بخش اعظم عمر ما در فضا هايداخلي بنا ها سپري مي شود كه به كمك ساختار ها و جداره ها شكل گرفته اند، اين فضاها محيطي را ايجاد مي كنند كه بسياري از فعاليت هاي ما در آن صورت مي گيرد؛ كمااينكه آن چه به بنا روح مي بخشد هم فضاي داخل آن است.
به محض ورود به يك بنا،احساس مي كنيم در بند و محصور شده ايم. علت اين امر، وجود عناصري چون كف، ديوار وسقف است كه فضاي داخل بنا را محصور كرده اند. اين عناصر معماري، حد و مرز فيزيكيبنا ها را مشخص مي كنند؛ فضا را محصور مي كنند؛ براي آن مرز تعيين مي كنند و آن رااز فضا هاي داخلي اطراف و فضاي خارج آن متمايز مي سازند.


  پوریا ترکفر    (1390/03/17)

طراحي داخلي، شاملبرنامه ريزي، نقشه كشي و طراحي فضا هاي داخلي يك بناست. اين محيط هاي فيزيكيجوابگوي نياز هاي اساسي ما نظير سرپناه و حفاظ بوده، زمينه را براي انجام فعاليتهايمان آماده كرده و نحوه ي انجام آن ها را تحت الشعاع قرار مي دهد. همچنين آرمانهايمان را مي پروراند، بيان كننده عقايد مرتبط با فعاليت هايمان مي باشند و نگرش،احوال و شخصيت ما را تحت تاثير قرار مي دهند. بنابراين هدف طراحي داخلي بهبودعملكرد فيزيكي و رواني و دستيابي به اصول زيبايي شناسانه ي فضاي داخلي است.


  پوریا ترکفر    (1390/03/17)

غايت هرگونه طراحي، سازمان دهي بخش هاي مختلف آن براي رسيدن به يك مجموعه‌يمنطقي در جهت تحقق مقاصد مشخصي مي باشد. در طراحي داخلي، عناصر انتخابي -با توجه بهخطوط راهنماي كاركردي، زيبايي شناسي و رفتاري- به صورت الگو هاي سه بعدي در ميآيند. روابط پايه ريزي شده ي بين عناصر توسط اين الگو ها در نهايت به كيفيت هايديداري و تناسب كاركردي يك فضاي داخلي پرداخته و بر نحوه ي مشاهده و كاربرد آن هااثر مي گذارند.

 ما تصميم مي گيريم كه از چه عناصري استفاده كنيم و چگونهآن ها را طي روند طراحي به صورت الگويي مرتب سازيم. از جمله عناصر كالبدي كه تعريفكننده ي محدوده ي فضاي داخلي است مي توان كف، ديوار، سقف و بازشو ها را نام برد.

از ديگر عناصر كالبدي مورد استفاده در طراحي فضا هاي داخلي مي توان بهموارد زير اشاره كرد : پله ها ، شومينه ، مبلمان ، ميز ها ، جايگاه كار ، تخت خوابها ، قفسه ها ، چراغ هاي ثابت و تجهيزات .


  پوریا ترکفر    (1390/03/17)

 عوامل موثر در طراحي داخلي بناتنها به موارد فوق خلاصه نشده بلكه عوامل فيزيكي‌اي نيز وجود دارند كه به طور غيرمستقيم بر روي انسان و عملكرد وي تاثير مي گذارد . اين عوامل عبارتند از :

- فرم: نقطه ، به وجود آورنده ي همه ي فرم هاست . يك نقطه – در حين حركت – اثر يك خطرا بر جاي مي گذارد : بعد نخست . يك خط هم ، وقتي در امتدادي غير از امتداد خودشحركت كند ، يك صفحه را تعريف مي كند : عنصري دو بعدي . سر انجام صفحه كه در جهتيمايل يا عمود بر سطح خود ، بسط مي يابد ، حجمي سه بعدي را تشكيل مي دهد .

- شكل

- رنگ

- بافت

- نور


  پوریا ترکفر    (1390/03/17)

اصول طراحي:

طراحي داخلي ، شاملانتخاب عناصر طراحي داخلي و چيدن آن ها درون يك محدوده ي فضايي براي رفع نياز ها وخواسته هاي كاركردي و زيبايي شناختي خاص است . در يك فضا ، هيچ عنصر واحدي مستقلابه كار نمي رود . از اين رو در يك الگوي طراحي ، تمامي قسمت ها و عناصر از لحاظتاثير بصري ، كاركرد و معنا به يكديگر وابسته مي باشند .

- تناسب

- تعادل

- هماهنگي

- تاكيد

- ريتم


  پوریا ترکفر    (1390/03/17)

حد فاصل فضاي داخلي و خارجي :

يك بنا مي تواند از چند طريق با فضاي خارج در ارتباط باشد . امكان دارد در آنادغام شده و يا بر آن مشرف باشد . ممكن است كه بخشي از فضاي خارجي را احاطه كرده ويا آن را به تصرف خود درآورد . بعضي مواقع هم يكي از نما هاي بنا به شكل خاصي درآورده مي شود تا يكي از ويژگي هاي آن را منعكس كند و يا مرز آن با فضاي خارجي رانشان دهد .

ديوار هاي خارجي يك بنا ، مرز ميان فضاي داخل و خارج را تشكيل داده ونشان گر ويژگي هاي هر كدام هستند . ممكن است ضخيم و سخت بوده و مرز كاملا مشخصي راميان محيط محدود داخل و فضا ي خارج ايجاد كنند و يا اين كه نازك و شفاف با شند و تاحدي فضاي داخل و خارج بنا را در يكديگر ادغام كنند .
پنجره ها و راهرو هاي وروديكه در ديوار هاي جانبي بناها تعبيه مي شوند ، فضاي ارتباطي بين داخل و خارج آن راتشكيل مي دهند . برخي از فضاهاي ارتباطي ، هم به خارج و هم به داخل بنا پيوستگيدارند ؛ به گونه اي كه مي توان از آن ها به عنوان رابطي ميان اين دو محيط استفادهبرد . از انواع معمول چنين فضاهايي در بناهاي مسكوني ، ايوان است .


  پوریا ترکفر    (1390/03/17)

فضايخارجي :

فضاي خارجي ، به فضاي خارج از محدوده ي بنا ها اطلاق مي شود . اين فضاها اكثرا عرصه هاي عمومي سكونت گاه هاي انساني محسوب مي شوند . لذا كاربران چنينفضا هايي عامه ي مردم هستند . اين موضوع بايد در طراحي هاي مربوط به فضا هاي خارجيمد نظر قرار گيرد . چرا كه نياز ها و ارتباطات افراد زماني كه در محيط هاي خارجيقرار دارند متفاوت از نياز ها و ارتباطات آن ها در فضا هاي داخلي است . اين تفاوتريشه در وجه غالب عموميت اين فضا ها دارد . روابط در اين فضا ها همچون فضا هايداخلي نزديك نبوده و اكثرا در ارتباطات غير كلامي خلاصه مي شود . در اين فضا هامردم علاوه بر ارتباطات غير كلامي – و حتي گاها كلامي – با يكديگر ، با محيط اطرافخود نيز در ارتباط هستند . از اين رو طراحي اين فضا ها بايد به گونه اي باشد كهموجب تقويت اين كيفيت در فضا هاي مذكور گردد.


  پوریا ترکفر    (1390/03/17)

تمامي عناصر موثر در طراحي فضاهاي داخلي در مورد فضا هاي خارجي نيز صدق مي كند با اين تفاوت كه در فضا هاي خارجيطراحي در مقياس وسيع تري صورت مي پذيرد و عامه ي مردم كاربران آن را تشكيل مي دهند .

براي روشن شدن اين مساله به بيان چند نمونه اکتفا مي کنيم :

مبلمان : درطراحي فضا هاي داخلي مبلمان در تعيين ويژگي هاي ظاهري محيط هاي داخلي نقش دارد . فرم ، رنگ ، ظاهر‌، اندازه و نحوه ي چيدمان آن در فضا نقش مهمي در تثبيت ويژگي يكاتاق دارد . در فضا هاي عمومي نيز مبلمان ( جدول ، كفپوش ، نيمكت ، كيوسك تلفن و ... ) در ساماندهي فضايي ، كاركرد و وضعيت ظاهري نقش موثري ايفا مي كند .

بهعنوان مثال در يك خيابان شهري به وسيله ي جدول كشي و به كار بردن نوع خاصي از كفپوشمسير حركت عابر پياده و خودرو ها از هم تفكيك مي شود .
تجهيزات : منظور ازتجهيزات عناصري است كه فضا را تزئين كرده ، آن را از لحاظ زيبايي شناختي مي آرايد واز لحاظ ديداري براي چشمان ما لذت بخش ، از لحاظ بافت براي قوه ي لامسه ي ما جالبيا محركي براي ذهن مي باشد . استفاده از تجهيزات در فضا ها موجب غناي محيط وسرزندگي آن مي شود .

اين تجهيزات در مقياس فضا هاي داخلي مي تواند شامل مجسمهها ، گلدان هاي گل و يا وسايل تزئيني باشد . اما زماني كه وارد مقياس فضا هاي خارجيو عمومي مي شود ، شامل فضا هاي سبز ، گلدان ها ، ياد مان هاي شهري و... مي باشد .

فرم : از نمو نه هاي كاربرد فرم در فضا هاي خارجي مي توان به استفاده از فرمدايره در ميادين شهري اشاره كرد . چرا كه نقطه و فرم هاي پديد آمده از آن ماننددايره و كره قادر به سازمان دهي عناصر اطراف خود مي باشند و داراي كيفيت خود گراييمي باشند . نقطه هنگامي كه در مركز دايره قرار مي گيرد بين خود و ميدانش ، كششيبصري ايجاد مي كند .

نمونه ي ديگر استفاده از فرم استوانه در ياد بود ها است . چرا كه به خاطر مركزيت داراي قداست بوده و به نوعي ، مفهوم عروج را القا مي كند .

نور پردازي : كيفيت نورپردازي در فضا هاي خارجي مي تواند تعريف كننده ي عملكردآن فضا باشد . به عنوان مثال استفاده از نورپردازي در قسمت هاي شاخص فضا‌هاي خارجيكه بايد به لحاظ بصري بارز تر باشند ، هم چون نشانه هاي شهري ، موجب خوانا تر شدنفضا هاي شهري مي شود . در اين بين ، استفاده از نورپردازي صحيح و مناسب ، مي تواندسبب افزايش نظارت اجتماعي و در نتيجه افزايش امنيت اجتمايي شود .

رنگ: رنگ ها ميتوانند به فضا عمق دهند وحتي فضارا خلق کنند. رنگ ها مي توانند بنا را قابل فهم وخوانا نمايند و عملکرد آن ها را نشان دهند. رنگ ها مي تواند براي ايجاد حس وحدت،هويت، تداوم و نظم به طراح کمک کنند. از رنگ مي توان براي مشخص نمودن بنا هاي مهم ونشانه هاي شهري استفاده کرد. مي توان مسير ها، ميادين و ميعادگاه هاي معروف وخيابان هاي مهم را با کد هاي رنگي خوانا کرد. از سوي ديگر به کمک رنگ مي توان يکالگوي وحدت بخش براي کل شهر تعيين و تعريف نمود.

مقياس: از مهم ترين اصولدستيابي به محيط هاي انسان گرا، رعايت مقياس انساني در طراحي و خلق اين نوعفضاهاست. در راستاي خلق اين نوع فضاها طراحي در فاصله ي كم و هم تراز چشم -نزديك بهرهگذر در حال حركت- از اهميت ويژه اي برخوردار است.

براي دستيابي به مقياسانساني بايد تا حد ممکن از ساختن ساختمان هاي بلند مرتبه جلوگيري کرد و تنهاساختمان هايي كه به خاطر ماهيت كاربري يا فرم، مي توانند به صورت عنصري مثبت در خطآسمان حضور يابند (نشانه شهري) را از اين قاعده مستثنا دانست.

 


  پوریا ترکفر    (1390/03/17)

جمعبندي:

بخش اعظم عمر انسان در فضاهاي داخلي سپري مي شود، فضاهايي که تامين کنندهي بخشي از نياز هاي انسان نظير امنيت، آسايش، محرميت و... مي باشند؛ باقي عمر انساندر فضاهاي خارجي سپري مي شود که اين فضاها نيز تامين کننده ي نياز هايي همچون کار،فعاليت، ارتباط با ديگران و... هستند. هر يک از اين فضا ها با توجه به مقياس،عملکرد، ماهيت و نوع استفاده کنندگان خود داراي ويژگي هايي هستند که براي دستيابيبه حداکثر مطلوبيت، اين ويژگي ها بايستي در طراحي مدنظر قرار گيرد.


  پوریا ترکفر    (1390/03/17)

با اینکه بسیاری از معماران، فضا را ذات و ماهیت معماری می‌دانند و با وجود مطالب زیادی که در باب اهمیت فضا در معماری عنوان شده و می‌شود، در فرهنگ‌ها و دائره‌المعارف‌ها تعریفی از مفهوم فضا در معماری به چشم نمی‌خورد. فقدان واژه فضا در کتاب‌های مرجع معماری نیز کاملاً قابل توجه و تعجب‌انگیز است.

دلیل این امر شاید این باشد که تلقی و کاربرد معماران از واژه فضا چنان واضح است که نیازی به توضیح واژه‌ای کاملاً مشخص، احساس نمی‌کنند. اما این برهان ساده، آنجا که درمی‌یابیم این واژه در متن تاریخ طولانی معماری نسبتاً جدید می‌باشد و در دهه‌های اخیر مفهومی بحث‌انگیز بوده‌است، اعتبار خود را از دست می‌دهد.

با توجه به کمبود منابع جامع درباره فضای معماری و جدید بودن این مبحث، برای تبیین مفهوم فضا در تئوری معماری، بایستی به دیدگاه‌های معماران و نظریه‌پردازان در مورد مفهوم فضای معماری استناد نماییم. در میان نظریه‌پردازان معماری مدرن، برونو زوی و زیگفرید گیدئون از جمله افرادی هستند که به شکل نسبتاً جامعی مفهوم فضای معماری را مورد کنکاش قرار داده و سعی نموده‌اند اهمیت آن را در معماری بازنمایانند. برونو زوی معماری را هنر فضا و فضا را ذات معماری معرفی می‌کند، ولی او طبیعت فضای مورد بحث را مشخص نمی‌نماید. برداشت او از فضا صورت واقع‌گرایانه دارد. به اعتقاد او، نماها و دیوارهای یک خانه، کلیسا یا کاخ مهم نیست که چقدر زیبا باشند، آنها تنها ظرف‌اند و به جعبه شکل می‌دهند، نهاد و مظروف فضای داخلی است. ذات معماری برای زوی، سازمان‌دهی معنادار فضا از طریق فرایند محدودسازی است. بنابراین از این دیدگاه، فضا ماده‌ای با گسترش یکسان است که می‌توان از طریق تعیین محدوده‌ها در آن، به شیوه‌های مختلف به آن شکل داد.


  پوریا ترکفر    (1390/03/17)

برونو زوی با تعمیم مفهوم فضای معماری، فضای جدیدی با عنوان فضای شهری را نیز تعریف می‌نماید. او بر این عقیده‌است که تجربه فضایی معماری در شهر تداوم می‌یابد، در خیابان‌ها، میدان‌ها، کوچه‌ها، پارک‌ها، استادیوم‌های ورزشی، حیاط خانه‌ها و در هر جایی که ساخته دست انسان خلاءها را محدود کرده و فضاهای بسته‌ای بوجود آورده‌است. اگر در داخل بنایی فضا محدود به شش سطح باشد (کف، سقف و چهار دیوار)، بدین مفهوم نیست که خلاء بسته شده در پنج سطح (مانند یک حیاط یا یک میدان) به جای شش سطح، فضا به شمار نمی‌آید. اما آیا می‌توان حرکت در فضای بزرگراه مستقیم‌الخط و یکنواختی را که کیلومترها در دشتی غیرمسکونی پیش رفته‌است، به عنوان یک تجربه فضایی مطرح ساخت؟ مسلم است آنچه در جهت دید به‌وسیله یک سطح چه از طریق دیوارسازی و یا از طریق کاشتن درخت و یا به‌وسیله عناصری که فضاهای معماری را متمایز می‌کنند، محدود شده باشد، فضای شهری محسوب می‌شود. زوی با استناد به توضیحات فوق، چنین نتیجه‌گیری می‌کند که هر بنا هم‌زمان دو فضا را بوجود می‌آورد: فضای داخلی که به‌وسیله اثر معماری معین شده‌است و فضای خارجی یا شهری که به‌وسیله آن اثر معماری و آثار نزدیک به آن ایجاد شده‌است.


  پوریا ترکفر    (1390/03/17)

مفهومی که برونو زوی از فضای معماری مطرح می‌نماید، هنوز مقبولیت عام دارد و مورد استناد بسیاری از نظریه‌پردازان می‌باشد. برای مثال به گفته وان درلان، فضای معماری با برافراشتن دو دیوار پا به عرصه وجود می‌نهد، دو دیوار فضایی جدید میان خود پدید می‌آورند که از فضای طبیعی پیرامون آنها مجزا می‌شود.

در واژه‌نامه تخصصی معماری واژه فضا در حوزه معماری و هنرهای دیداری این گونه تعریف شده‌است

«

فضا: حوزه‌های گسترش یابنده و در عین حال فراگیرنده بوده و جایگاهی یا محیطی را در ابعاد جسمانی یا فیزیکی و روانشناختی تعریف می‌نماید. از کل روابط شکل، رنگ و حرکت شکل گرفته، گاه خالی یا منفی است و گاه فاصله میان عناصر را مشخص می‌نماید، خواه این فاصله در سطح باشد یا در عمق که توسط قواعد پرسپکتیو مجسم می‌شود. فضای دو بعدی فقط طول و عرض داشته، فضای تزئینی نیز به طول و عرض محدود می‌باشد. (سید صدر، ۱۳۸۰: ۴۱۲)

 »

۱

۱. (۲) اجزاء و مثل اتاق‌ها و تالار و حیاط، جای تهی، حجم پر نشده و توخالی، کیفیت و بیان معماری. فضای سه بعدی: شامل عمق، طول و عرض. فضای چهار بعدی، علاوه بر ابعاد سه گانه بعد زمان را می‌رساند که به آن، فضای لایتناهی می‌گویند. تصویری است که توهم فضا در آن معادل بی کرانگی در محیط است. فضای کنترل شدهٔ ساختمان: بخش‌هایی از فضای داخلی ساختمان که مورد استفادهٔ انسان‌ها قرار می‌گیرد و در طول اوقات سرد سال، گرم شده و طی اوقات گرم سال خنک می‌شود. شرایط حرارتی این فضاها در ساختمان باید در محدودهٔ آسایش باشد. فضای کنترل شدهٔ ساختمان: بخش‌هایی از فضای داخلی ساختمان که در اوقات گرم یا سرد سال ضروری نیست خنک یا سرد شوند. م. انبارها، پارکینگ‌هایی که از سه طرف با دیوار محصورند، دالان‌ها و مانند آن‌ها. فضای معماری: فضایی که توسط سطوح: به شکل‌های مختلف محدود گشته و به عملکردهای تعیین شده پاسخ می‌گوید که موضوع و جوهر اصلی معماری است. فضای معماری: معماری عبارت است از علم و هنر شکل بخش فضای زیست انسان، به عبارت دیگر: معماری به وجود آورندهٔ فضایی است که انسان را از عوامل طبیعی مصون داشته و فعالیت زندگی فردی و اجتماعی او را در برگرفته و به نیازهای مادی و معنوی انسان پاسخگو خواهد بود. پس می‌توان گفت: فضایی که توسط سطوح عمودی و افقی به وجود می‌آید، موضوع و جوهر اصلی معماری ست به عبارت دیگر موضوع اصلی و در حقیقت جوهر معماری فضا است. یک ساختمان، فقط مجموعه‌ای از طول، عرض و عمق نیست بلکه مجموعه‌ای است از اندازه‌های مختلف فضاهای خالی که انسان می‌تواند در آن حرکت و زندگی کند.


  امیر پسرکلو    (1391/11/29)

سلام اقای ترکفر. من ردباب فضای معماری سوالی مطرح کرده ام . ظاهرا با توجه به فعالیتتون ، شما بتونید جواب بدین . ممنون میشم .


  مریم ح    (1391/12/26)

سلام.من دانشجوی ترم2 هستم.واسه درس مقدمات طراحی1 باید خونه یه نوازنده رو طراحی کنم.و این طراحی رو به تصویر بکشم.به نظرتون از چه المان هایی میتونم در خونه استفاده کنم؟


  فرزین خیاط زاده    (1392/02/26)

برای خلق یک فضا معمار می باید قدم به قدم در فضا حرکت کند و آن را خلق کند . هیچ محدودیتی در خلق یک فضا وجود ندارد و نمی توان برای تعریف کردن یک فضا آن را در قالب قوانین و قواعدی گنجاند.


  سید محمد طالبی    (1394/01/21)

 پایه و اساس و اصول معماری فضا است، همانطور که مهندس فقید سید هادی میرمیران به آن اشاره داشتند: حتی فرم هم به یک نوع فضاست،فضای که که گاها به صورت حجمی پر یا توخالی فضایی را تحت تصرف درمی آورد


اظهار نظـــــــر
 
جهت نوشتن مبحث جدید باید وارد سیستم شوید. / عضو جدید
ایـمـــیـل :
رمز عبـور :

?????? ??????? ????? ????? :
??? ???? ?? ??? 1386 ?? ??? ????? ?? ??????? ??? ??????? ?????? ????? ??? ?? ???.?? ???? ??? ??? ?? ???? ??????? ?????? ?? ????? ???? ??????? ?? ????? ????? ?? ??????????? ??? ?????? ?????? ??? ???? ???? ?? ??? ?????? ?? ???????
???? | ???? | ??? ??? | ?????? ?? | ???? ?? ?? | ?????? ???? | ??????
© ???? ???? ??? ?? ???? ????? ?? ???? ??????? ????? ?? ????.
Developed by Tryon Software Group