پروفایل اتووود آرش بصیرت "سردبیر اتووود"

حمید عرفان	1392/08/10
پروژه معماری پایدار-( نادر خلیلی)_ بم :
یکی از منابعی که پیشنهاد می کنم برای شناختن نادر خلیلی مطالعه شود کتاب "تنها دویدن" است که توسط نشر چشمه به چاپ رسیده است، البته ناشر دیگر فعالیت نمی کند اما می توان پی جور کتاب بود

رضا دانشمیر	1392/06/21
پروژه مجتمع چند عملکردی صفاییه :
کنش انتقادی زمان، کلیشه ای مستعمل است، چرا که زمان تفاوت میان هنر متعالی و هنر درجه دو را محقق می سازد. برای والتر بنیامین، زمان کارکرد دیگری نیز دارد: گذر زمان نه فقط موفقیت اثر را مقدر می سازد، بلکه اجزا اساسی اش را از وجوه غیر اساسی اش تفکیک می کند، زمان در این لایه کارکردی، میانِ عناصر زودْگذر جذاب برای معاصران و ان عناصری که ذهنْ مشغولی های عمیق تری را معطوف خود می سازند تمایز قائل می شود و از همین روست که پساتاریخ یک اثر و سنتی که می افریند نسبت به پیشاتاریخ اثر و منابع و سنت هایی که اثر از دل ان ها بیرون می اید مقوم و اساسی ترند. بهتر است نگاهی بیاندازیم به پاویون اجرا نشده چارلز کوریا برای نمایشگاه ازاکا 1970 http://archnet.org/library/documents/one-document.jsp?document_id=13855 برای دریافت فایل تصویری به انتهای صفحه مراجعه فرمایید

محسن بوستانی	1392/05/05
پروژه محله عفيف اباد شيراز - چشم انداز اينده - پروتوتايپ یک :
با سلام به دادبه عزیز باز هم تاکید می کنم که در میان گرایش های مابعد 1960 علقه به تراکم عمودی و مگااستراکچر به عنوان یک پارادایم توسعه شهری مطرح شده است در اثار بسیاری از معماران پیشرو ان زمان دیده می شود و هنوز هم عمیقا ریشه دار است، یکی از این گروه ها متابولیست ها هستند که سعی کرده ام در سه مقاله که در روزنامه شرق به چاپ رسید و هم اکنون بر اتووود هم بارگذاری شده به وجوه مختلف کارشان بپردازم، این گروه ژاپنی است و همین روند کلان سازه نگر و نگاه به اینده را در اثارشان اورده اند و اتفاقا به گواه تاریخ با درکی نه فقط از هویت که از بوم توانسته اند اثاری کم ولی فاخر بیافرینند. من در جایگاه دفاع تمام قد از طرح نیستم اما به گمان من بروتالیسم در کلام شما به شدت مشهود است و البته این هم شاید ماحصل همان فروخوردگی باشد، از نظر وجوه اقلیمی با توجه به تمامی محدودیت ها تا انجا که شده و مخصوصا در بخش های مسکونی رعایت گردیده ، از نظر نگاه به مسائله هویت به واقع نمی توان برایش سنجه مشخصی تعریف کرد اما اگر شما توانستید منبع معینی که بتواند اشتراک فراگیر در حوزه گفتمانی از زیبایی شناسی ایرانی و هویت ایرانی بیاورد معرفی کنید من خوشحال می شوم در موردش با شما بحث کنم ، نکته دیگر تاکید بر هم گرایی در پروژه است که در کار به شدت لحاظ شده است، یعنی نقش حوزه عمومی و زیرساخت های فراهم کننده ان به واقع در کار دیده شده است و در کنار ان سعی شده است تاکید بر اتومبیل به غایت محدد گردد، در مورد پروتوتایپ هم بیشتر به معنی پیش نمونه هایی اند که احتمال دارد در اینده تولید شوند، پس نگاه به اینده در ان ها لحاظ شده و به واقع فاقد قطعیت هستند، البته من از دانشجویان درس روستا هم می خواهم که بر پروژه هاشان نام پروتوتایپ بنهند. هنوز فکر می کنم شما با اثر از منظر بصری و ریخت شناسی برخورد می کنید و این هم ریشه در گرافیک گرایی صرف تزریق شده در اکادمی ایرانی دارد، برایتان ارزوی صبر، کمال، اصالت و پایداری می کنم.